خنزر پنزر
/xenzerpenzer/
فرهنگ معین
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
خنزیر پنزر /xenzerpenzer/: اسم [گفتاری] اشیای گوناگون فرسوده شکسته از کار افتاده یا پاره. ( این خنزر را بریز دور، خودت را راحت کن. )
( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ فارسی معاصر )
( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ فارسی معاصر )
زلم زیمبو
خرده ریزه
خرت و پرت
وسایل خرد و ریز - ابزارآلات