خنده خریش. [ خ َ دَ / دِخ َ ] ( اِ مرکب ) کسی که بر او خنده زنند و ریشخند کنند و بمعنی فاعل و مفعول تمسخر هر دو آمده و آن را خنده ریش نیز گویند و ریشخند بهمین معنی است. ( از انجمن آرای ناصری ) ( از آنندراج ). مضحکه. مسخره. مایه سخریه. آلت استهزاء. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
ای کرده مرا خنده خریش همه کس
ما را ز تو بس جانا ما را ز تو بس.فرخی.
شهنشهی که زند پاسبان درگه او
ز قدر همت بر تیر چرخ خنده خریش.شمس فخری ( از جهانگیری ).