دیکشنری
مترجم
بپرس
خندق زدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خندق زدن. [ خ َ دَ زَ دَ ] ( مص مرکب ) خندق کندن. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
خندق کندن
مترادف ها
trench
(فعل)
کندن، سنگربندی کردن، خندق زدن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها