خنجلک

لغت نامه دهخدا

خنجلک. [ خ َ ج ُ ل َ ] ( اِ ) نشگون. || بشکنج در اصطلاح مردمان گناباد و کاخک. ( یادداشت بخط مؤلف ).

پیشنهاد کاربران

بپرس