دیکشنری
مترجم
بپرس
خنجلک
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خنجلک. [ خ َ ج ُ ل َ ] ( اِ ) نشگون. || بشکنج در اصطلاح مردمان گناباد و کاخک. ( یادداشت بخط مؤلف ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها