خنا. [ خ َ ] ( ع اِ ) آفات. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ): خنا الدهر؛ آفات زمانه.خنا. [ خ َ ] ( اِ ) حنا، پارسی حناست که بر موی و دست و پای مالند. از فرهنگ مخزن الادویه نقل شد. ( انجمن آرای ناصری ). ظاهراً مصحف حناست.