خمینه

لغت نامه دهخدا

خمینه. [ خ َ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) باران تند و بی وقت و غیرموسوم. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگستان زبان و ادب

{manifold} [ریاضی] یک فضای توپولوژیکی هاسدورف که موضعی اقلیدسی است

پیشنهاد کاربران

خمینه یا منیفولد یا چندگونا:
یک فضای توپولوژیکاست که به طور موضعی، اقلیدسی است، بدین معنی که حول هر نقطه ، همسایگی موجود است به طوری که از نظر توپولوژیک مانند یک گوی واحد باز در فضای اقلیدسی می باشد، ولی از نظر ساختار کلّی می تواند از یک فضای اقلیدسی پیچیده تر باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

خط یک خمینه یک بعدی ساده است و دایره یک خمینه یک بعدی کمی پیچیده تر است، حول هر نقطه از دایره می توان یک همسایگی کوچک در نظر گرفت و نیز می توان این همسایگی را به عنوان یک پاره خط در نظر گرفت.
پاره خط نیز یک فضای اقلیدسی است، به همین دلیل خمینه را "به طور موضعی اقلیدسی" می نامند.

بپرس