خموش شدن

لغت نامه دهخدا

خموش شدن. [ خ َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) ساکت شدن. بیصدا شدن :
چو مردم سخنگوی باید بهوش
وگرنه شدن چون بهائم خموش.
سعدی ( بوستان ).

فرهنگ فارسی

ساکت شدن بیصدا شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس