خمری

لغت نامه دهخدا

خمری. [ خ َ ] ( ص نسبی ) منسوب به خمر: لون خمری ؛ سیاهی که بسرخی زند. ( از اقرب الموارد ) :
نوروز درآمد ای منوچهری
با لاله سرخ و با گل خمری.
منوچهری ( از شمس قیس رازی ).

خمری. [ خ ُ ] ( ص نسبی ) منسوب است به خمر که عبارت باشد از مقنعه. ( از انساب سمعانی ).

فرهنگ فارسی

منسوبست به خمر که عبارت باشد از مقنعه

پیشنهاد کاربران

بپرس