خمخمه

لغت نامه دهخدا

( خمخمة ) خمخمة. [ خ َ خ َ م َ ] ( ع مص ) منگیدن. || نوعی از خوردن و آن زشت باشد. || متکبرانه سخن گفتن. || از بینی حرف زدن. ( منتهی الارب ) ( از لسان العرب ) ( از تاج العروس ).

پیشنهاد کاربران

بپرس