خماس

لغت نامه دهخدا

خماس. [ خ ُ ] ( ع ق ) پنجگان پنجگان. ( یادداشت بخط مؤلف ). منه : جائوا خُماس َ؛ آمدند پنج پنج. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

پنجگان پنجگان

پیشنهاد کاربران

بپرس