خماری
/xomAri/
مترادف خماری: مخموری، می زدگی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
خماری. [ خ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان نسربالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه. دارای 208 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات و چغندر قند و شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه و کرباس بافی است. راه مالرو می باشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
فرهنگ فارسی
دهی است از دهستان نسر بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه .
فرهنگ معین
مترادف ها
مستی، خماری
خماری
خماری، اثر باقی مانده، خمار، اثر باقی از هر چیزی
پیشنهاد کاربران
خماری فیلمی به کارگردانی داریوش غذبانی، نویسندگی فرهاد توحیدی و تهیه کننده منیژه حکمت محصول سال ۱۳۹۴ است.
این فیلم برای حضور در بخش نگاه نو سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر انتخاب شده است.
یک جوان علاقه مند به موسیقی است که قرار است یک روز عصر در سفارت اتریش امتحانی بدهد اما صبح روز امتحان درگیر اتفاق های عجیب و غریب می شود که موضوع امتحان خود را به کلی فراموش می کند.
... [مشاهده متن کامل]
• مهرداد صدیقیان
• لیلی فرهادپور
• سوگل خلیق
• کاظم سیاحی
این فیلم برای حضور در بخش نگاه نو سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر انتخاب شده است.
یک جوان علاقه مند به موسیقی است که قرار است یک روز عصر در سفارت اتریش امتحانی بدهد اما صبح روز امتحان درگیر اتفاق های عجیب و غریب می شود که موضوع امتحان خود را به کلی فراموش می کند.
... [مشاهده متن کامل]
• مهرداد صدیقیان
• لیلی فرهادپور
• سوگل خلیق
• کاظم سیاحی
حالتی که به فرد معتاد به چیزی بعد ازنرسیدن آن چیز به او دست می دهد و باعث ناراحتی و انتظار وصول مجدد و اعصاب خوردی و بی حوصلگی او می شود.
شراب زدگی