دیکشنری
مترجم
بپرس
خمارزده
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خمارزده. [ خ ُ زَ دَ/ دِ ] ( ن مف مرکب ) مُسَکَّر. ( یادداشت بخط مؤلف ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه بحالت خمار افتاده .
فرهنگ عمید
= خُمار
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها