خم گشتن

لغت نامه دهخدا

خم گشتن. [ خ َ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) خم شدن. منحنی شدن. کج شدن. || دولا شدن. دوتا شدن. رکوع کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

خم شدن منحنی شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس