لغت نامه دهخدا
خلیفی. [ خ ِل ْ لی فا ] ( ع مص ) مصدر دیگر است برای خلافت. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ). ایستادن بجای کسی که از پیش تو بوده باشد. ( تاج المصادر بیهقی ).
فرهنگ فارسی
مصدر دیگر است برای خلافت ایستادن بجای کسی که از پیش تو بوده باشد .