خلوج
لغت نامه دهخدا
خلوج. [ خ ُ ] ( ع مص ) پریدن چشم کسی. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ) ( از لسان العرب ). جستن اندام ها. ( تاج المصادر بیهقی ). رجوع به خلجان شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید