خلوت گزیدن


مترادف خلوت گزیدن: خلوت نشینی کردن، منزوی شدن، معتکف شدن، دوری گزیدن، تنهایی اختیار کردن

معنی انگلیسی:
cloister

لغت نامه دهخدا

خلوت گزیدن. [ خ َل ْ وَ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) عزلت گزیدن. انزواء اختیار کردن. منزوی شدن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

عزلت گزیدن انزوائ اختیار کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس