خلوت گرای


معنی انگلیسی:
anchorite, retiring, seclusive

لغت نامه دهخدا

خلوت گرای. [ خ َل ْ وَ گ َ / گ ِ ] ( نف مرکب ) مایل بخلوت. خلوت گزین :
چو دانست کو هست خلوتگرای
پیاده به خلوتگهش کرد رای.
نظامی.

فرهنگ فارسی

مایل بخلوت خلوت گزین

پیشنهاد کاربران

یالقوزک . [ زَ ] ( ص مصغر ) ( مرکب از یالقوز ترکی کاف علامت تصغیر فارسی ) یالقوز. آنکه از معاشرت مردمان گریزد. انزواجو. تنهایی پسند. ناآمیزگار. مردم بدور. آدمی بدور . ( یادداشت مؤلف ) .

بپرس