خله کردن

لغت نامه دهخدا

خله کردن. [ خ َ ل َ / ل ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خالی کردن. رها کردن :
او مر او رادر آن یله کرده ست
مهر او را ز دل خله کرده ست.
عنصری.
مرد دین باش و مال را یله کن
چیز دنیا بجملگی خله کن.
سنائی.

فرهنگ فارسی

خالی کردن رها کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس