دیکشنری
مترجم
بپرس
خللی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خللی. [ خ َ ل َ ] ( ص نسبی ) متعرض. مزاحم. مانع. زیان آور. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
متعرض مزاحم
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها