خلل پذیر

/xelalpazir/

مترادف خلل پذیر: آسیب پذیر، تباهی پذیر، فسادپذیر، رخنه پذیر

متضاد خلل پذیر: خلل ناپذیر

معنی انگلیسی:
destructible, alterable

لغت نامه دهخدا

خلل پذیر. [ خ َ ل َ پ َ] ( نف مرکب ) هرچیزی که قابل اختلال و تباهی و آشفتگی بود. ( ناظم الاطباء ). آنچه خلل می پذیرد :
هرکه در کار سخت گیر شود
نظم کارش خلل پذیر شود.
نظامی.
عنایتی که ترا بود اگر مبدل شد
خلل پذیر نباشد ارادتی که مراست.
سعدی.
خلل پذیر بود هر بنا که می بینی
مگر بنای محبت که خالی از خلل است.
حافظ.

فرهنگ عمید

قابل اختلال و تباهی، خراب شدنی.

پیشنهاد کاربران

بپرس