خلل انداختن. [ خ َل َ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) خرابی ایجاد کردن. تباهی ایجاد کردن. || تفرقه ایجاد کردن : دل عارف غبارآلوده کثرت نمیگرددنیندازد خلل در وحدت آئینه صورتها.؟