خلل امدن

لغت نامه دهخدا

( خلل آمدن ) خلل آمدن. [ خ َ ل َ م َ دَ ] ( مص مرکب ) تباهی بهم رسیدن. فساد پیدا شدن. ( از آنندراج ). || رخنه پیدا شدن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( خلل آمدن ) تباهی بهم رسیدن فساد پیدا شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس