دیکشنری
مترجم
بپرس
خلف کردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خلف کردن. [ خ ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تخلف کردن. شکستن. ( یادداشت بخط مؤلف ).
فرهنگ فارسی
تخلف کردن شکستن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها