خلف بن احمد

دانشنامه آزاد فارسی

خَلَفِ بن احمد (۳۲۷ـ۳۹۳ق)
(معروف به: خلف بانُویَه؛ مکنی به: ابواحمد) آخرین امیر صفاری سیستان (حک: ۳۵۲ـ۳۹۳ق). پس از قتل پدرش، ابوجعفر احمد، در ۳۵۲ق، با حمایت غلامان سامانی مستقر در بُست ، حکومت را تصاحب کرد. پس از آن با انتصاب طاهر بن حسین به نیابت خود، در ۳۵۴ق به حج رفت ولی در مراجعت با عصیان جانشین خود مواجه شد و به ناگزیر از امیرمنصور سامانی استمداد جست و در ۳۵۸ق، دوباره قدرت را در سیستان به دست آورد. اما تحریکات طاهر و دیگر مخالفان ، باعث تیرگی روابط او با امیر سامانی شد و سرانجام پس از مدتی کشمکش استقلال خود را به دست آورد و از خلیفۀ عباسی لقب «ولی الدوله» گرفت . با تضعیف سیمجوریان ، بُست و قهستان را به یاری فرزندش، طاهر بن خلف، در ۳۸۷ق تصرف کرد و در ۳۹۰ق، کرمان را از آل بویه گرفت . اما سرانجام اقتدار روزافزون سلطان محمود غزنوی به اسارت خلف در قلعه های گردیز و دهک منتهی شد و پس از مدتی به بهانه مراوده با ایلک خان به قتل رسید. روابط نزدیک او با علما، شهرتی به وی بخشید و تفسیر بزرگ قرآن، که به فرمان وی تهیه شده، مشهور بوده است. خلف بن احمد پادشاهی عالم و دانش دوست بود و ابومنصور ثعالبی، بدیع الزمان و ابوالفتح بُستی وی را ستوده اند.

پیشنهاد کاربران

خَلَف بن اَحمَد ( خلف بن ابو جعفر بن لیث ) ملقب به امیر خلف بانو، آخرین امیر صفاری بود که از حدود سال ۳۵۲ تا ۳۹۳ قمری که غزنویان بر آنها چیره گشتند بر سیستان حکم راند. لقب سلطان را برای نخستین بار خلف بن احمد برای سلطان محمود غزنوی به کار برد.
...
[مشاهده متن کامل]

دوران فرمانروایی این واپسین امیر صفاری که حدود چهل سال به طول انجامید، در کش و قوس نبردهای مقطعی با طاهر و فرزندانش به ویژه حسین بن طاهر سپری شد. او که هم عصر حکومت های مقتدر محلی، همچون آل بویه، سامانی و غزنویان بود، به ناچار و بر حسب اوضاع آن زمان با آنان روابط حسنه و برخی اوقات خصمانه برقرار می ساخت.
در زمان خلف بن احمد، و به دستور او، تفسیری بزرگ شامل صد جلد برای قرآن نوشته شد. امروزه از این تفسیر، سراغی نداریم. جولوغ سیستانی، یکی از ملازمان امیرخلف بانو، پدر شاعر معروف، فرخی سیستانی بود. خلف بن احمد در یکی از قصیده های تاریخی فرخی تأثیر فراوان دارد و برای درک این قصیده به دانستن احوال خلف بن احمد نیاز است.
بانو ظاهراً نام جدهٔ خلف بن احمد بود که او را بدین نام خوانده اند؛ و این خلف نبیرهٔ دختر عمرو بن لیث بود به روایت ابن اثیر، هرچند برخی او را نبیرهٔ یعقوب نیز گفته اند و بدیع همدانی در قصیدهٔ لامیهٔ خود خلف را به هر دو پادشاه یعنی یعقوب و عمرولیث منسوب کرده است.
با کشته شدن امیر جعفر، فرزندش خلف بن احمد، بعد از یک فراز و نشیب پنجاه روزه پس از مرگ پدر، در پنجم جمادی الثانی سال ۳۵۳ ق / هجده ژوئن ۹۶۴ م، بر تخت فرمانروایی سیستان نشست و سپهسالاری خود را به «ابو یوسف محمد بن یعقوب مدرکی» سپرد.
برخی مورخان از جریان لشکرکشی محمود غزنوی به سیستان نوشته اند که چون خلف به دژ کاخ رفت، پیرامون آن خندق کند، محمود دژ را محاصره و خندق را پر کرد و به این ترتیب دژ را گشود و بیشتر امرای خلف را به قتل رساند. خلف از بیم این رویداد، بیهوش شد و چون به هوش آمد بر روی پاهای محمود افتاد و از او طلب بخشش کرد و پس از این عمل خلف، محمود را سلطان نامید. محمود نیز بنا به درخواست خلف او را به گرگان فرستاد. خلف پس از چندی به جوزجانان رفت و در ۳۹۷ یا ۳۹۹ ق در همان جا درگذشت.

خلف بن احمد
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/خلف_بن_احمد

بپرس