خلع کردن
مترادف خلع کردن: برکنار کردن، معزول کردن، منفصل کردن، عزل کردن ، کندن، برکندن، بیرون آوردن لباس و
متضاد خلع کردن: گماشتن، برگماشتن، منصوب کردن
برابر پارسی: برکنار کردن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
عزل نمودن، خلع کردن، عزل کردن
خلع کردن، عزل کردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
( در افغانستان ) سبک دوش کردن ( مودبانه )