خلصه

لغت نامه دهخدا

( خلصة ) خلصة. [ خ َ ص َ ] ( ع اِ ) واحد خَلَص. یکدانه ٔخلص. ( منتهی الارب ). گیاهی است خوشبوی که بدرخت پیچدو حب آن چون حب انگور باشد. ( یادداشت بخط مؤلف ).
خلصه. [ خ َ ل َ ص َ ] ( اِخ ) نام بتی بوده. ( منتهی الارب ).
- ذوالخلصه ؛ خانه ای که آنرا کعبه یمانیه خثعم گفتندی و در آن خانه بتی بود خلصه نام. بعضی آنرا ذوالخلصه بدین سبب گفتند و بعض دیگر گویند بدان جهت ذوالخلصه است که آن خانه ، منبت گیاه خلصه بود. ( منتهی الارب ).

خلصه. [ خ َ ل ُ ص َ ] ( اِخ ) نام قریه ای است واقع در وادی مرالظهران. ( از معجم البلدان یاقوت ).

فرهنگ فارسی

نام قریه ایست واقع در وادی مر الظهران

پیشنهاد کاربران

عزیزان خلسه به معنای غرق شدن در فکری یا حالت بین خواب و بیداری می باشد و خلصه در واقع نام یک قریه یا روستا هستش
توجه کنید که به اشتباه استفاده نکنید
لقب یک خواننده در سبک پاپ
به معنای مکانی بدون صدا
و همچنین به معنای نسخ
هوووووووووووو
حالی بین خواب و بیداری با هشیاری کامل
منابع• https://www.aparat.com/v/Zcvrg/
به معنای خلع صدا نیز میباشد
در واقع خلع صدا مخفف شده ی کلمه ی خلصه نیز میتواند باشد

بپرس