خلدپیکر. [ خ ُ پ َ / پ ِ ک َ ] ( ص مرکب ) چیزی که پیکر و شکل آن چون بهشت است. بهشت مانند. چون بهشت : دیدی تو اصفهان را آن شهر خلدپیکر آن سدره مقدس و آن عدن حورپرور.
شرف الدین شفروه.
فرهنگ فارسی
چیزیکه پیکر و شکل آن چون بهشت است بهشت مانند . چون بهشت .
پیشنهاد کاربران
مینوی
بهشت آیین. [ ب ِ هَِ ] ( ص مرکب ) مانند بهشت. بهشت آسا. ( ناظم الاطباء ) : بهشت آئین سرایی را بپرداخت ز هر گونه در او تمثالها ساخت. رودکی. در آن مرغزار بهشت آئین خیمه ها زدند. ( اسکندرنامه نسخه ٔ نفیسی ) .