خلخی. [خ َل ْ ل ُ ] ( ص نسبی ) مردم منسوب به خلخ : خلخیان خواهی جماش چمش گردسرین خواهی وبارک میان.رودکی.جدا کردازو خلخی صدهزارجهان آزموده نبرده سوار.فردوسی.بگرد آمدش خلخی صدهزارگزیده سواران خنجرگذار.فردوسی.دست ناکرده چند گونه کنیزخلخی دارد و خطائی نیز.نظامی.