گرد گل سرخ اندر خطی بکشیدی
تا خلق جهان را بفکندی بخلالوش.
رودکی.
چو لشکر بدان گوفه پرجوش گشت جهان پر ز بانگ و خلالوش گشت.
فردوسی.
بکف جام می چشمه نوش گشت هوا پر نوای خلالوش گشت.
اسدی ( گرشاسبنامه ).
با طاعت و با فکرت خلوت کن زیرامشغول شدستند سفیهان بخلالوش.
ناصرخسرو.
وصف خلق شاه می کردند دوش سنبل و نسرین و ورد و پیلگوش
بلبلی بشنید و در زاری فتاد
در خلالوشش برآمد صد خروش.
فخری ( از آنندراج ).