خلاف اوردن

لغت نامه دهخدا

( خلاف آوردن ) خلاف آوردن. [ خ ِ / خ َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) روی موافق نشان ندادن. مخالفت کردن. ستیزه کردن : و با زهیر خلاف آوردندو زهیر با ایشان حرب کرد. ( تاریخ سیستان ). خلاف آوردند و هرچه مردم سکزی بود برنشسته. ( تاریخ سیستان ).

فرهنگ فارسی

( خلاف آوردن ) روی موافق نشان ندادن مخالفت کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس