خلاصی. [ خ ِ / خ َ ] ( حامص ) آزادی. رستگاری. رهایی. نجات. ( ناظم الاطباء ) : دل ز راحت نشان نخواهد دادغم خلاصی بجان نخواهد داد.خاقانی.گر از غم خلاصی طلب کردمی هم از نای نوشی سبب کردمی.خاقانی.|| شفا. || رهایی از بند و زندان. || فرار. || فلاح. ( ناظم الاطباء ).
release (اسم)رهایی، پخش، بخشش، ترخیص، خلاصی، ازادی، رهتیی، استخلاصdeliverance (اسم)رهایی، رستگاری، خلاصی، فراغت از زایمان، خلاصredemption (اسم)رستگاری، خلاصی، فدا، بازخرید، خریداری و ازاد سازیrescue (اسم)رهایی، خلاصی، فراغت، نجاتriddance (اسم)رهایی، خلاصیextrication (اسم)رهایی، ازاد کردن، خلاصی