[ویکی فقه] خلاصه نویسی، از انواع معمول نوشته ها در تمدن اسلامی به معنای پدید آوردن آثاری جدید از طریق کوتاه کردن کتابها به ویژه کتابهای مفصّل می باشد.
از آن جا که یکی از اصلی ترین کارکردهای کتابهای مختصر در جهان اسلام ، استفاده متعلمان و دانشجویان از این نوع از آثار بوده، می توان تاریخ خلاصه نویسی را در پیوند با سرگذشت تعلیم و تربیت دانست و تاریخ آن را تا قرن نخست یا دست کم تا آغاز دوره نگارش در زمان اسلام به عقب برد. از سوی دیگر، می توان ریشه های خلاصه نویسی را در مکاتب تعلیمی غیراسلامی و پیشا اسلامی نیز سراغ گرفت. ابن ندیم شماری از کتابها را برشمرده است که فلاسفه و دانشمندان یونانی خلاصه کرده بودند.
همزمانی خلاصه نویسی با ترجمه
فوهرمان با مطالعه جوامع یونانی و رومی و دریافت این نکته که دانشمند می بایست نماینده تمام شاخه های فرهنگی باشد، خلاصه های عربی در حوزه فلسفی و علوم مرتبط با آن را ادامه چنین رویکردی در یونان دانسته است. با این دیدگاه می توان خلاصه نویسی را با ترجمه آثار یونانی به عربی کمابیش هم زمان دانست. ابن ندیم از اختصار کتابها در قرنهای دوم تا چهارم بسیار سخن گفته است. در میان این آثار از خلاصه های زیادی از آثار یونانی در قرن دوم و سوم یاد شده که بیش تر آن ها خلاصه های ترجمه های آثار فلسفی و منطقی یونانی بوده است.
عناوین خلاصه نویسی
در قرنهای بعد خلاصه کردن کتابها به نحو چشمگیری افزایش یافت. این آثار با عناوین گوناگونی مانند اختیار ، انتخاب ، اختصار ، مختصر، ایجاز ، مختار، موجَز، مقتبس، منتقی، تهذیب، و خلاصه شناخته می شوند. از این میان، تهذیب که عمومآ به هدف اصلاح و بهتر کردن کتاب اصلی صورت می پذیرد و گاه حجم آن بر حجم اصل کتاب پیشی می گیرد، از دایره کتابهای خلاصه بیرون است. همچنین خلاصه های تلفیقی را که از آثار متعدد دیگر اقتباس شده و حتی عنوان خلاصه یا یکی از مترادفات آن را هم دارد، باید از این بحث بیرون نهاد. نمونه معتبر این گونه کتابها در عربی، المختصر فی اخبار البشر از ابو الفداء (متوفی ۷۳۲) است که از تلخیص و تلفیق سیزده کتاب مفصّل فراهم آمده است. نمونه برتر این گونه آثار در فارسی، کتاب مجمل التواریخ و القصص است که با بهره گیری از کتابهای پیشینیان تألیف شده است.
میزان کتابهای تلخیصی
...
از آن جا که یکی از اصلی ترین کارکردهای کتابهای مختصر در جهان اسلام ، استفاده متعلمان و دانشجویان از این نوع از آثار بوده، می توان تاریخ خلاصه نویسی را در پیوند با سرگذشت تعلیم و تربیت دانست و تاریخ آن را تا قرن نخست یا دست کم تا آغاز دوره نگارش در زمان اسلام به عقب برد. از سوی دیگر، می توان ریشه های خلاصه نویسی را در مکاتب تعلیمی غیراسلامی و پیشا اسلامی نیز سراغ گرفت. ابن ندیم شماری از کتابها را برشمرده است که فلاسفه و دانشمندان یونانی خلاصه کرده بودند.
همزمانی خلاصه نویسی با ترجمه
فوهرمان با مطالعه جوامع یونانی و رومی و دریافت این نکته که دانشمند می بایست نماینده تمام شاخه های فرهنگی باشد، خلاصه های عربی در حوزه فلسفی و علوم مرتبط با آن را ادامه چنین رویکردی در یونان دانسته است. با این دیدگاه می توان خلاصه نویسی را با ترجمه آثار یونانی به عربی کمابیش هم زمان دانست. ابن ندیم از اختصار کتابها در قرنهای دوم تا چهارم بسیار سخن گفته است. در میان این آثار از خلاصه های زیادی از آثار یونانی در قرن دوم و سوم یاد شده که بیش تر آن ها خلاصه های ترجمه های آثار فلسفی و منطقی یونانی بوده است.
عناوین خلاصه نویسی
در قرنهای بعد خلاصه کردن کتابها به نحو چشمگیری افزایش یافت. این آثار با عناوین گوناگونی مانند اختیار ، انتخاب ، اختصار ، مختصر، ایجاز ، مختار، موجَز، مقتبس، منتقی، تهذیب، و خلاصه شناخته می شوند. از این میان، تهذیب که عمومآ به هدف اصلاح و بهتر کردن کتاب اصلی صورت می پذیرد و گاه حجم آن بر حجم اصل کتاب پیشی می گیرد، از دایره کتابهای خلاصه بیرون است. همچنین خلاصه های تلفیقی را که از آثار متعدد دیگر اقتباس شده و حتی عنوان خلاصه یا یکی از مترادفات آن را هم دارد، باید از این بحث بیرون نهاد. نمونه معتبر این گونه کتابها در عربی، المختصر فی اخبار البشر از ابو الفداء (متوفی ۷۳۲) است که از تلخیص و تلفیق سیزده کتاب مفصّل فراهم آمده است. نمونه برتر این گونه آثار در فارسی، کتاب مجمل التواریخ و القصص است که با بهره گیری از کتابهای پیشینیان تألیف شده است.
میزان کتابهای تلخیصی
...
wikifeqh: خلاصه_نویسی