خل و چل

/xoloCel/

لغت نامه دهخدا

خل و چل. [ خ ُ ل ُ چ ِ ] ( ترکیب عطفی ، ص مرکب ) ساده لوح. دیوانه گونه. ساده و سفیه. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

ساده لوح خل دیوانه گونه

واژه نامه بختیاریکا

( تم ) ؛ غیر هموار و ناصاف

پیشنهاد کاربران

الی چقدر مقت گزاشته تا ای نارو بسازه فیلم مارو
دیوانه وار
دیوانه شده
دیوانه شده
✍️ silly‐billy
crackers
به نظرم کلمه چل همون churl انگلیسیه
خُل و چل : [عامیانه، اصطلاح] مثل دیوانه ها، ساده لوح.
crackpot
سرزمین خل و چل ها

بپرس