خفور

لغت نامه دهخدا

خفور. [ خ َ / خ ُ ] ( ع مص ) خَفر. رجوع به خفر در این لغت نامه شود.

پیشنهاد کاربران

خفور، خفر؛ شکستن پیمان را و غدر کردن با کسی. ( منتهی الارب ) . و رجوع به ترکیب شکستن عهد و ماده پیمان شکستن شود.