خفض جناح


مترادف خفض جناح: افتادگی، تواضع، خشوع، فروتنی

لغت نامه دهخدا

خفض جناح. [ خ َ ض ِ ج َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پر گستردن. ( مهذب الاسماء ). || تواضع کردن. فروتنی کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

پر گستردن یا تواضع کردن

مترادف ها

litotes (اسم)
خفض جناح، شکسته نفسی

پیشنهاد کاربران

خَفَض: به باز کردن پرهای یک پرنده در زمین برای مراقبت و محافظت از فرزندان اش گفته می شود، وقتی جوجه یک مرغ در خطر باشد، آن مرغ در حالی که بال های خود گشوده، در زمین به سرعت به سمت خطر حمله می کند به این کار خفض گویند. وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ