خفجا

لغت نامه دهخدا

خفجا. [ خ َ ف َ ]( اِ ) کابوس. خفتک. خفج و آن گران و سنگینی است که در خواب عارض شود. ( برهان قاطع ). رجوع به خَفْج ْ و خَفَج در این لغت نامه شود. || ( اِ ) لرزیدن پای شتر را گویند در وقت برخاستن. ( از برهان قاطع ).

فرهنگ فارسی

کابوس خفتک

پیشنهاد کاربران

بپرس