خفت روح. [ خ ِف ْ ف َ ت ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سبکی روح. صفای باطن. پاکی روح : و چون شاخ شبابش در نیکونامی نامی شد... بکمال فضل و ادب و شمول کیاست و هنر و خفت روح و حلاوت حرکات... بر چشم و دل وزراء ملک و اکابر عصر...محبوب و شیرین شد. ( المضاف الی بدایع الازمان ص 2 ).