[ویکی نور] ابومحمد عبدالله بن محمد بن سعید بن سنان خفاجی حلبی، معروف به ابن سنان خفاجی، ادیب و شاعر شیعی مذهب شام بود. تبار او به قبیله خفاجه می رسید که در آغاز سده 4ق10/م از صحرای عربستان و حجاز به شام علیا مهاجرت کردند.
از نوشته ابن خلکان چنین برمی آید که در ربع اول سده 5ق به دنیا آمده است. در آن روزگار، ساکنان حلب، بیشتر در اثر مساعی سیف الدوله حمدانی (301 - 356ق)، اغلب مذهب شیعه اثناعشری را پذیرفته بودند. بدین لحاظ احتمال می رود که خانواده ابن سنان نیز شیعی مذهب بوده باشند.
از استادان او ابونصر مَنازی و ابوالعلاء معرّی را نام برده اند. وی به منظور استفاده از محضر ابوالعلاء به معره سفر کرد و هنگام ورود با تحسین و تکریم او مواجه گردید.
ابن سنان سرودن شعر را از کودکی شروع کرده بود و در 435ق، که هنوز نوجوان بود، مرثیه ای در سوگ مخلص الدوله منقذی سرود. در 439ق نیز برای برادر وی ابوالمغیث، مرثیه گفت. در 446ق در سوگ مادر خود نیز مرثیه ای سرود. وی بدین سان در عنفوان جوانی به شاعری شهرت یافت، چنان که 2 بیت از سروده های وی را ابوالعلاء ابن حسول، به سال 443ق در دارالکتب ری برای باخرزی خوانده است.
ابن سنان که علاوه بر شعر و ادب، به فضایل دیگر نیز آراسته بود، به زودی به دربار امیران شیعی شام علیا و جزیره، از جمله بنی مُنقِذ و بنی مُلْهَم و به ویژه آل مرداس پیوست و امیران ایشان را مدح گفت و با کاتبان و وزیرانشان نشست و برخاست کرد و از همین طریق به سیاست نیز راه یافت؛ چنان که در 453ق از سوی آل مرداس به عنوان سفیر به قسطنطنیه اعزام شد. هدف از این سفارت به احتمال زیاد، درخواست کمک از امپراتوری بیزانس به منظور تحکیم موقعیت محمود ابن نصر در مقابل عمویش ثمال بوده است. به لحاظ همین ارتباطها و آگاهی ها می توان دیوان شعر او را گذشته از مجموعه تراوش های هنری، به منزله سندی معتبر برای تاریخ آن دوره نیز بشمار آورد؛ زیرا اطلاعات تاریخی فراوانی پیرامون روابط آل مرداس با امپراتوری بیزانس و خلفای فاطمی را در بر دارد.
ابن سنان نیز مانند دو شاعر معاصرش، ابن ابی حَصینه و ابن حَیوس، در دربار آل مرداس، هم مقرری سالیانه ای داشت و هم از جوایز و صلات ایشان برخوردار بود. گذشته از این، نظر به مقام والایی که در ادب و سیاست داشت، لقب «امیر» هم یافته بود. وی به مصر نیز سفر کرد و در آنجا طی چند قصیده، امیر ابوعلی ناصرالدوله دوم حمدانی را ستود. همچنین گزارشی از سفر او به مکه در 463ق، در دست است.
از نوشته ابن خلکان چنین برمی آید که در ربع اول سده 5ق به دنیا آمده است. در آن روزگار، ساکنان حلب، بیشتر در اثر مساعی سیف الدوله حمدانی (301 - 356ق)، اغلب مذهب شیعه اثناعشری را پذیرفته بودند. بدین لحاظ احتمال می رود که خانواده ابن سنان نیز شیعی مذهب بوده باشند.
از استادان او ابونصر مَنازی و ابوالعلاء معرّی را نام برده اند. وی به منظور استفاده از محضر ابوالعلاء به معره سفر کرد و هنگام ورود با تحسین و تکریم او مواجه گردید.
ابن سنان سرودن شعر را از کودکی شروع کرده بود و در 435ق، که هنوز نوجوان بود، مرثیه ای در سوگ مخلص الدوله منقذی سرود. در 439ق نیز برای برادر وی ابوالمغیث، مرثیه گفت. در 446ق در سوگ مادر خود نیز مرثیه ای سرود. وی بدین سان در عنفوان جوانی به شاعری شهرت یافت، چنان که 2 بیت از سروده های وی را ابوالعلاء ابن حسول، به سال 443ق در دارالکتب ری برای باخرزی خوانده است.
ابن سنان که علاوه بر شعر و ادب، به فضایل دیگر نیز آراسته بود، به زودی به دربار امیران شیعی شام علیا و جزیره، از جمله بنی مُنقِذ و بنی مُلْهَم و به ویژه آل مرداس پیوست و امیران ایشان را مدح گفت و با کاتبان و وزیرانشان نشست و برخاست کرد و از همین طریق به سیاست نیز راه یافت؛ چنان که در 453ق از سوی آل مرداس به عنوان سفیر به قسطنطنیه اعزام شد. هدف از این سفارت به احتمال زیاد، درخواست کمک از امپراتوری بیزانس به منظور تحکیم موقعیت محمود ابن نصر در مقابل عمویش ثمال بوده است. به لحاظ همین ارتباطها و آگاهی ها می توان دیوان شعر او را گذشته از مجموعه تراوش های هنری، به منزله سندی معتبر برای تاریخ آن دوره نیز بشمار آورد؛ زیرا اطلاعات تاریخی فراوانی پیرامون روابط آل مرداس با امپراتوری بیزانس و خلفای فاطمی را در بر دارد.
ابن سنان نیز مانند دو شاعر معاصرش، ابن ابی حَصینه و ابن حَیوس، در دربار آل مرداس، هم مقرری سالیانه ای داشت و هم از جوایز و صلات ایشان برخوردار بود. گذشته از این، نظر به مقام والایی که در ادب و سیاست داشت، لقب «امیر» هم یافته بود. وی به مصر نیز سفر کرد و در آنجا طی چند قصیده، امیر ابوعلی ناصرالدوله دوم حمدانی را ستود. همچنین گزارشی از سفر او به مکه در 463ق، در دست است.
wikinoor: خفاجی،_عبدالله_بن_محمد