[ویکی فقه] خُطیً متعثّرة علی طریق تجدید النحو العربی( الأخفش الکوفیّون) (کتاب). «خُطیً متعثّرة علی طریق تجدید النحو العربی (الأخفش ـ الکوفیّون)»، تألیف عفیف دمشقیه است.
«خُطیً متعثّرة علی طریق تجدید النحو العربی (الأخفش- الکوفیّون)»، تألیف عفیف دمشقیه، از جمله آثار جدیدی است که به بررسی مکتب نحوی اخفش از یک سو و علمای نحو کوفی از سوی دیگر و ذکر مهم ترین آراء و ابتکارات نحوی آن ها پرداخته است.
«خُطیً متعثّرة علی طریق تجدید النحو العربی (الأخفش- الکوفیّون)»، تألیف عفیف دمشقیه، از جمله آثار جدیدی است که به بررسی مکتب نحوی اخفش از یک سو و علمای نحو کوفی از سوی دیگر و ذکر مهم ترین آراء و ابتکارات نحوی آن ها پرداخته است.
[ویکی نور] خطی متعثره علی طریق تجدید النحو العربی (الاخفش الکوفیون). «خُطیً متعثّرة علی طریق تجدید النحو العربی (الأخفش - الکوفیّون)»، تألیف عفیف دمشقیه، از جمله آثار جدیدی است که به بررسی مکتب نحوی اخفش از یک سو و علمای نحو کوفی از سوی دیگر و ذکر مهم ترین آراء و ابتکارات نحوی آن ها پرداخته است .
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه، دو باب و یک خاتمه است. مطالب ابواب کتاب به ترتیب در ضمن دو و سه فصل تنظیم شده است.
نویسنده در مقدمه کتاب، این اثر را در مقام طرح مباحثی چون شرح حال اخفش اوسط و علاقه او به سیبویه و شاگردی او، تعلق خاطر او به کوفیون و طرح دیدگاه هایی که در باره تأثیر و تأثرات او با آنها وجود دارد، نمی داند و لذا بدون اینکه ذکری از این مباحث به میان آورد، به تبیین مباحث مورد نظرش می پردازد .
لازم به توضیح است که سعید بن مسعده (متوفی 211 یا 214ق)، ملقب به اخفش، در خوارزم متولد شد و در بصره رشد و نمود کرد. وی از نحویون بصره و از شاگردان سیبویه در نحو بود. پس از آنکه علی بن سلیمان نحوی به اخفش معروف شد، او را اخفش اوسط و علی بن سلیمان را اخفش اصغر خواندند. چون از لحاظ سنی از سیبویه بزرگ تر بود، نه تنها از سیبویه، بلکه از محضر استادان سیبویه نیز استفاده کرد.
نویسنده، باب اول کتاب را با این عبارت آغاز می کند که در توان اخفش نبود که اصول نحوی را با اصول دیگری جایگزین کند؛ چراکه قواعد نظری مکتب بصری به دلیل وجود «الکتاب» سیبویه تثبیت شده بود. در چنین اوضاعی تنها راه چاره تفریع زدن و استخراج فروع از آن اصول، به منزله ستون هایی در جهت ترمیم و اصلاح بنای نحو بصری، بود. بیشتر این اجتهادات به منزله آجرهایی بود که تنها بنا را سنگین نمود و هر دو لنگه دروازه را بر ورود آراء مختلف باز نمود . نویسنده سپس تعدادی از اجتهادات نحوی اخفش را در سه بخش مطرح می کند: در بخش اول، آراء وی در باره بعضی صیغه ها مانند: ما تعجبیه، لات، إن و أیّ ذکر شده است. نویسنده تنها به ذکر دیدگاه اخفش بسنده نکرده است و نظرات وی را مورد نقد و بررسی نیز قرار داده است؛ به عنوان مثال اخفش «أیّ» را که در اسلوب نداء «یا أیها الناس» منادا شناخته می شود، اسم موصول می داند. نویسنده بر اسم موصول بودن «أیّ» دو اشکال وارد کرده و آن را صحیح نمی داند. در آخر نیز دیدگاه اخفش را حمل بر «أیّ» ندائیه موصوله کرده است . در دو بخش دیگر این فصل نیز بخش دیگری از آراء اخفش در باره عوامل و معمولات و قیاس مورد بررسی قرار گرفته است.
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه، دو باب و یک خاتمه است. مطالب ابواب کتاب به ترتیب در ضمن دو و سه فصل تنظیم شده است.
نویسنده در مقدمه کتاب، این اثر را در مقام طرح مباحثی چون شرح حال اخفش اوسط و علاقه او به سیبویه و شاگردی او، تعلق خاطر او به کوفیون و طرح دیدگاه هایی که در باره تأثیر و تأثرات او با آنها وجود دارد، نمی داند و لذا بدون اینکه ذکری از این مباحث به میان آورد، به تبیین مباحث مورد نظرش می پردازد .
لازم به توضیح است که سعید بن مسعده (متوفی 211 یا 214ق)، ملقب به اخفش، در خوارزم متولد شد و در بصره رشد و نمود کرد. وی از نحویون بصره و از شاگردان سیبویه در نحو بود. پس از آنکه علی بن سلیمان نحوی به اخفش معروف شد، او را اخفش اوسط و علی بن سلیمان را اخفش اصغر خواندند. چون از لحاظ سنی از سیبویه بزرگ تر بود، نه تنها از سیبویه، بلکه از محضر استادان سیبویه نیز استفاده کرد.
نویسنده، باب اول کتاب را با این عبارت آغاز می کند که در توان اخفش نبود که اصول نحوی را با اصول دیگری جایگزین کند؛ چراکه قواعد نظری مکتب بصری به دلیل وجود «الکتاب» سیبویه تثبیت شده بود. در چنین اوضاعی تنها راه چاره تفریع زدن و استخراج فروع از آن اصول، به منزله ستون هایی در جهت ترمیم و اصلاح بنای نحو بصری، بود. بیشتر این اجتهادات به منزله آجرهایی بود که تنها بنا را سنگین نمود و هر دو لنگه دروازه را بر ورود آراء مختلف باز نمود . نویسنده سپس تعدادی از اجتهادات نحوی اخفش را در سه بخش مطرح می کند: در بخش اول، آراء وی در باره بعضی صیغه ها مانند: ما تعجبیه، لات، إن و أیّ ذکر شده است. نویسنده تنها به ذکر دیدگاه اخفش بسنده نکرده است و نظرات وی را مورد نقد و بررسی نیز قرار داده است؛ به عنوان مثال اخفش «أیّ» را که در اسلوب نداء «یا أیها الناس» منادا شناخته می شود، اسم موصول می داند. نویسنده بر اسم موصول بودن «أیّ» دو اشکال وارد کرده و آن را صحیح نمی داند. در آخر نیز دیدگاه اخفش را حمل بر «أیّ» ندائیه موصوله کرده است . در دو بخش دیگر این فصل نیز بخش دیگری از آراء اخفش در باره عوامل و معمولات و قیاس مورد بررسی قرار گرفته است.
[ویکی فقه] خطی متعثره علی طریق تجدید النحو العربی( الاخفش الکوفیون) (کتاب). «خُطیً متعثّرة علی طریق تجدید النحو العربی (الأخفش ـ الکوفیّون)»، تألیف عفیف دمشقیه است.
«خُطیً متعثّرة علی طریق تجدید النحو العربی (الأخفش- الکوفیّون)»، تألیف عفیف دمشقیه، از جمله آثار جدیدی است که به بررسی مکتب نحوی اخفش از یک سو و علمای نحو کوفی از سوی دیگر و ذکر مهم ترین آراء و ابتکارات نحوی آن ها پرداخته است.
ساختار
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه، دو باب و یک خاتمه است. مطالب ابواب کتاب به ترتیب در ضمن دو و سه فصل تنظیم شده است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه کتاب، این اثر را در مقام طرح مباحثی چون شرح حال اخفش اوسط و علاقه او به سیبویه و شاگردی او، تعلق خاطر او به کوفیون و طرح دیدگاه هایی که درباره تأثیر و تأثرات او با آنها وجود دارد، نمی داند و لذا بدون اینکه ذکری از این مباحث به میان آورد، به تبیین مباحث مورد نظرش می پردازد.
← اخفش اوسط و اصغر
...
«خُطیً متعثّرة علی طریق تجدید النحو العربی (الأخفش- الکوفیّون)»، تألیف عفیف دمشقیه، از جمله آثار جدیدی است که به بررسی مکتب نحوی اخفش از یک سو و علمای نحو کوفی از سوی دیگر و ذکر مهم ترین آراء و ابتکارات نحوی آن ها پرداخته است.
ساختار
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه، دو باب و یک خاتمه است. مطالب ابواب کتاب به ترتیب در ضمن دو و سه فصل تنظیم شده است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه کتاب، این اثر را در مقام طرح مباحثی چون شرح حال اخفش اوسط و علاقه او به سیبویه و شاگردی او، تعلق خاطر او به کوفیون و طرح دیدگاه هایی که درباره تأثیر و تأثرات او با آنها وجود دارد، نمی داند و لذا بدون اینکه ذکری از این مباحث به میان آورد، به تبیین مباحث مورد نظرش می پردازد.
← اخفش اوسط و اصغر
...