خطوات

لغت نامه دهخدا

خطوات. [ خ ُ طُ ] ( ع اِ ) ج ِ خُطوَة و خَطوَة. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( ترجمان علامه جرجانی ) : یا ایها الناس کلوا مما فی الارض حلالاً طیباً و لاتتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین. ( قرآن 168/2 ).یا ایها الذین امنوا لاتتبعوا خطوات الشیطان و من یتبع خطوات الشیطان فانه یأمر بالفحشاء و المنکر ولولافضل اﷲ علیکم و رحمته مازکی منکم من أحد أبداً و لکن اﷲ یزکی من یشاء واﷲ سمیع علیم. ( قرآن 21/24 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع خطوه گامها قدمها .

فرهنگ معین

(خُ طُ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ خطوه ، گام ها، قدم ها.

فرهنگ عمید

= خطوه

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی خُطُوَاتِ: گامها (جمع خطوة به معنی گام یا فاصله بین دوپا در حال راه رفتن)
ریشه کلمه:
خطو (۵ بار)

«خُطُوات» جمع «خُطوة» (بر وزن قُربه) به معنای گام و قدم است و خطوات شیطان گام هایی است که شیطان برای وصول به هدف خود و اغواء مردم بر می دارد.
خطوه (به ضمّ اوّل) فاصله میان دو پا در راه رفتن است . و به فتح اوّل یکدفعه گام برداشتن است (مجمع - مفردات - قاموس)و جمع آن در اوّلی خطوات (به ضمّ اوّل و دوّم) و در دوّمی به فتح اوّل بر وزن ضربات است (قاموس). تابع شدن به خطوات شیطان پیروی از او و پا گذاشتن در جای پای او است و بالاخره مراد، تبعیت از وساوس و دغده‏های او می‏باشد. در مجمع از امام بلقر و صادق علیهماالسلام مروری است که از جمله خطوات شیطان قسم به طلاق، نذر در معاصی، و هر سوگند به غیر خداست. تبعیّت واقعی در راه رفتن آن است که تابع پای خویش را در جای پای متبوع بگذارد و مانند او راه رود، هر که در زندگی تابع وساوس شیطان باشد پا در جای پای او گذاشته و در هر دو جهان بد بخت خواهد شد. این کلمه به صورت جمع آمده است: بقره:168و208 - انعام:152، نور:21 و منظور آن است که ادمی در مسیر زندگی تابع هوی و تسویلات شیطانی نشده و از راه و منطق صحیح که بوسیله پیغمبران پاک عرضه شده پیروی نماید.

پیشنهاد کاربران

خطوات یعنی خط دادن ها ی شیطان وو ادامه دادن آن خط ها توسط انسان در نتیجه ب هدف رسیدن شیطان و نابودی انسان
قدم ها
گام ها

بپرس