خطرگه

لغت نامه دهخدا

خطرگه. [ خ َ طَ گ َه ْ] ( اِ مرکب ) خطرگاه. جای آفت. جای خطر :
این رایت نگون سرورخش بریده دم
بر غافلان هفت خطرگه برآورید.
خاقانی.
به که در پای مرغ پیچم دست
زین خطرگه بدین توانم رست.
نظامی.

پیشنهاد کاربران

ورطه
جای خطر
مهلکه
جای خطرناک
به که در پای مرغ پیچم دست
زین خطر گه بدین توانم رست
✏ �نظامی�