خطرگه. [ خ َ طَ گ َه ْ] ( اِ مرکب ) خطرگاه. جای آفت. جای خطر : این رایت نگون سرورخش بریده دم بر غافلان هفت خطرگه برآورید.خاقانی.به که در پای مرغ پیچم دست زین خطرگه بدین توانم رست.نظامی.