خطر کردن


مترادف خطر کردن: ریسک کردن، مخاطره جویی کردن، خطر پذیرفتن، به استقبال خطر رفتن

متضاد خطر کردن: عافیت طلبیدن، سلامت جستن، سلامت جویی کردن

معنی انگلیسی:
hazard, risk, venture

لغت نامه دهخدا

خطر کردن. [ خ َ طَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تهور کردن. خود را بخطر افکندن. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
مهتری گر بکام شیر در است
رو خطر کن ز کام شیر بجوی.
حنظله بادغیسی.
روزیش خطر کردم و نانش بشکستم
بشکست مرا دست و برون کرد ز خیری.
مشفق بلخی ( از فرهنگ اسدی نخجوانی ).
در عشق تو جز بجان خطر می نکنم
گرمن زاغم چرا حذر می نکنم.
مسعودسعدسلمان.
|| کارهای سخت و پرآفت کردن : در خدمت وی ، گرم و سرد بسیار چشید و رنجها دید و خطرهای بزرگ کرد. ( تاریخ بیهقی ).

فرهنگ فارسی

تهور کردن خود را بخطر افکندن

جدول کلمات

ریسک

پیشنهاد کاربران

ریشه یابی خطر انجام شد
ضبط از زپِت امده یعنی از فرو رفتن / از کوچک کردن . . . . . . . . . چه رپتی داره ؟؟؟؟ چون در خطر / خاطره و . . . . به خطور و فرو رفتن اشاره شده = به یاد سپاری ؛ از همینرو خطر اشاره به هشدار و یادسپاری دارد = attention =>
...
[مشاهده متن کامل]

ضبط همان زپِت بود یعنی به یاد سپاری و فروسپاری = خاطر ( خطر )
از همینرو قاپیدن ( کاپیدن = cap = cup = دربرداشتن = جام = ظرف ) به ضبط کردن اشاره یافت =مثلا دزدیدن اما در اصل از کَپت و کپشن و دربرگرفتن امده ( در اینجا یعنی پوشش و موضوع دربردارنده ) / کاپشن هم یعنی پوشش / کپسول هم یعنی روکش و پوشش دار
پس در همه اینها به معانی مختلفی میرسیم
=> قپان وسیله ای برای کشیدن و ظرفیت سنجی و میزان دربردارندگی بوده و قپونی بردن هم همانطور که گفتم میتواند به ضبط کردن و کپت کردن اشاره داشته باشد
زِپِت = به زور فشار بردن = ضبط کردن

خَطَرْدَن [خطر و ـدن]: مورد پذیرش خطر قرار دادن؛ مثلا:
* 🗝️ در یک شب تاریک و طوفانی، ملوانان با خطر کردن سعی کردند کشتی را به ساحل برسانند. 🔮 در یِه شب تاریک و طوفانی، ملوان ها با خَطَرْدَن کوشْتَنْد ( کوشش کردند ) کشتی را به ساحل برسانند.
منابع• https://vn.amoosin.com/wiki/خطر_کردن• https://vn.amoosin.com/wiki/خطردن
گزند پذیری
جسارت کردن
Risk
ریسک ، مخاطره جویی کردن، خطر پذیرفتن، به استقبال خطر رفتن
بی پروایی
ریسک

بپرس