[ویکی فقه] خطبه متقین، از خطبه های مشهور امیر مؤمنان(ع) که بنا به درخواست یکی از شیعیان به نام همام ایراد شده است. امام (ع) در این خطبه، که در نهج البلاغه نیز آمده است، پرهیزگاران را توصیف می کند. در این خطبه، رفتارهای فردی، اجتماعی و عبادی متقین چنان به تصویر کشیده شده است که گویند همام، پس از شنیدن آن، مدهوش شد و جان داد.
یکی از دوستان و شیعیان عابد امیرمؤمنان(ع) به نام همام، از وی توصیف پرهیزگاران را خواست. وی به امیرالمؤمنین(ع)، گفت: «ای امیر مؤمنان، پرهیزگاران را برای من بستای چنانکه گویی به آنان می نگرم.» امام در پاسخ او درنگی نمود، سپس فرمود: «ای همّام از خدا بترس و نیکوکار باش که «همانا خدا با کسانی است که پرهیزگارند و آنان که نیکو کردارند». همّام خرسند نگردید و به سوگند، بر امام اصرار ورزید. امام(ع) خدا را ستود و بر او ثنا گفت و بر پیامبر(ص) و آل او درود فرستاد، سپس این خطبه را ایراد کرد. گفته اند که پس از ایراد خطبه، همّام بیهوش گشت و در آن بیهوشی جان داد. امیرالمؤمنین (ع) گفت: به خدا از همین بر او می ترسیدم. سپس گفت: پندهای رسا با آنان که شنوای آن هستند چنین کند. مردی گفت: «ای امیر مؤمنان چرا با تو چنین نکند؟» فرمود: وای بر تو هر اجلی را زمانی است که از آن پیش نیفتد، و سببی است که از آن درنگذرد. آرام باش و دیگر بار چنین سخن به زبان میاور که آن دم شیطان بود که بر زبانت دمید.
نامگذاری
این خطبه را به اعتبار مضمون آن که توصیف متقین یا پرهیزگاران است خطبه متقین نامیده اند و نیز به اعتبار نام درخواست کننده ایراد خطبه، خطبه همام نامیده اند.
مضمون
محور این خطبه چنانکه از نامیش پیداست، توصیف متقین یا پرهیزگاران است. امام (ع) در توضیح این امر، رفتار متقین در اجتماع، رفتار فردی آنها، نحوه عبادتشان، و نگاهشان به خویشتن را ترسیم می کند. در ذیل برخی از این صفات ذکر می شود. البته مرز دقیقی در تفکیک این صفات جهت بخش بندی متصور نیست و لذا برخی را می توان در ذیل عنوان دیگری نیز ذکر کرد؛ ولی نگارنده صرفاً برای به دست دادن یک دسته بندی، به صورت ذیل عنوان بندی نموده است.
← اوصاف اجتماعی متقین
...
یکی از دوستان و شیعیان عابد امیرمؤمنان(ع) به نام همام، از وی توصیف پرهیزگاران را خواست. وی به امیرالمؤمنین(ع)، گفت: «ای امیر مؤمنان، پرهیزگاران را برای من بستای چنانکه گویی به آنان می نگرم.» امام در پاسخ او درنگی نمود، سپس فرمود: «ای همّام از خدا بترس و نیکوکار باش که «همانا خدا با کسانی است که پرهیزگارند و آنان که نیکو کردارند». همّام خرسند نگردید و به سوگند، بر امام اصرار ورزید. امام(ع) خدا را ستود و بر او ثنا گفت و بر پیامبر(ص) و آل او درود فرستاد، سپس این خطبه را ایراد کرد. گفته اند که پس از ایراد خطبه، همّام بیهوش گشت و در آن بیهوشی جان داد. امیرالمؤمنین (ع) گفت: به خدا از همین بر او می ترسیدم. سپس گفت: پندهای رسا با آنان که شنوای آن هستند چنین کند. مردی گفت: «ای امیر مؤمنان چرا با تو چنین نکند؟» فرمود: وای بر تو هر اجلی را زمانی است که از آن پیش نیفتد، و سببی است که از آن درنگذرد. آرام باش و دیگر بار چنین سخن به زبان میاور که آن دم شیطان بود که بر زبانت دمید.
نامگذاری
این خطبه را به اعتبار مضمون آن که توصیف متقین یا پرهیزگاران است خطبه متقین نامیده اند و نیز به اعتبار نام درخواست کننده ایراد خطبه، خطبه همام نامیده اند.
مضمون
محور این خطبه چنانکه از نامیش پیداست، توصیف متقین یا پرهیزگاران است. امام (ع) در توضیح این امر، رفتار متقین در اجتماع، رفتار فردی آنها، نحوه عبادتشان، و نگاهشان به خویشتن را ترسیم می کند. در ذیل برخی از این صفات ذکر می شود. البته مرز دقیقی در تفکیک این صفات جهت بخش بندی متصور نیست و لذا برخی را می توان در ذیل عنوان دیگری نیز ذکر کرد؛ ولی نگارنده صرفاً برای به دست دادن یک دسته بندی، به صورت ذیل عنوان بندی نموده است.
← اوصاف اجتماعی متقین
...
wikifeqh: خطبه_همام
[ویکی شیعه] خُطبه مُتقّین، از خطبه های مشهور امیر مؤمنان(ع) که بنا به درخواست یکی از شیعیان به نام هَمّام ایراد شده است و از این رو، به خطبه همام نیز مشهور است. امام علی(ع) در این خطبه که در نهج البلاغه آمده، پرهیزکاران را توصیف می کند. در این خطبه، رفتارهای فردی، اجتماعی و عبادی متقین چنان به تصویر کشیده شده است که گویند همام، پس از شنیدن آن، مدهوش شد و جان داد.
یکی از دوستان و شیعیان عابد امیرمؤمنان(ع) به نام هَمَّام، از وی توصیف پرهیزگاران را خواست. او به امیرالمؤمنین(ع)، گفت: «ای امیر مؤمنان، پرهیزگاران را برای من بستای چنان که گویی به آنان می نگرم.» امام در پاسخ او درنگی نمود، سپس فرمود: «ای همّام از خدا بترس و نیکوکار باش که «همانا خدا با کسانی است که پرهیزگارند و آنان که نیکو کردارند». همّام خرسند نگردید و به سوگند، بر امام اصرار ورزید. امام(ع) خدا را ستود و بر او ثنا گفت و بر پیامبر(ص) و آل او درود فرستاد، سپس این خطبه را ایراد کرد.
گفته اند که پس از ایراد خطبه، همّام بیهوش گشت و در آن بیهوشی جان داد. امیرالمؤمنین(ع) گفت: به خدا از همین بر او می ترسیدم. سپس گفت: پندهای رسا با آنان که شنوای آن هستند چنین کند. مردی گفت: «ای امیر مؤمنان چرا با تو چنین نکند؟» فرمود: وای بر تو هر اجلی را زمانی است که از آن پیش نیفتد و سببی است که از آن درنگذرد. آرام باش و دیگر بار چنین سخن به زبان میاور که آن دم شیطان بود که بر زبانت دمید.
یکی از دوستان و شیعیان عابد امیرمؤمنان(ع) به نام هَمَّام، از وی توصیف پرهیزگاران را خواست. او به امیرالمؤمنین(ع)، گفت: «ای امیر مؤمنان، پرهیزگاران را برای من بستای چنان که گویی به آنان می نگرم.» امام در پاسخ او درنگی نمود، سپس فرمود: «ای همّام از خدا بترس و نیکوکار باش که «همانا خدا با کسانی است که پرهیزگارند و آنان که نیکو کردارند». همّام خرسند نگردید و به سوگند، بر امام اصرار ورزید. امام(ع) خدا را ستود و بر او ثنا گفت و بر پیامبر(ص) و آل او درود فرستاد، سپس این خطبه را ایراد کرد.
گفته اند که پس از ایراد خطبه، همّام بیهوش گشت و در آن بیهوشی جان داد. امیرالمؤمنین(ع) گفت: به خدا از همین بر او می ترسیدم. سپس گفت: پندهای رسا با آنان که شنوای آن هستند چنین کند. مردی گفت: «ای امیر مؤمنان چرا با تو چنین نکند؟» فرمود: وای بر تو هر اجلی را زمانی است که از آن پیش نیفتد و سببی است که از آن درنگذرد. آرام باش و دیگر بار چنین سخن به زبان میاور که آن دم شیطان بود که بر زبانت دمید.
wikishia: خطبه_متقین