خطا شدن

لغت نامه دهخدا

خطا شدن. [ خ َ ش ُدَ ] ( مص مرکب ) اشتباه شدن. غلط درآمدن : ضیح ؛ خطا شدن تیر. ضیحان ؛ خطا شدن تیر. ( تاج المصادر بیهقی ).

فرهنگ فارسی

اشتباه شدن غلط در آمدن

پیشنهاد کاربران

سهو افتادن ؛ خطا شدن. سهو روی دادن : دوش سهوی افتاده که از بس افشین بگفت و چند بار رد کردم بازنشد، اجابت کردم. ( تاریخ بیهقی ) .
- سیخوسیخو افتادن . ( از یادداشتهای مؤلف ) .

بپرس