خطا شدن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
سهو افتادن ؛ خطا شدن. سهو روی دادن : دوش سهوی افتاده که از بس افشین بگفت و چند بار رد کردم بازنشد، اجابت کردم. ( تاریخ بیهقی ) .
- سیخوسیخو افتادن . ( از یادداشتهای مؤلف ) .
- سیخوسیخو افتادن . ( از یادداشتهای مؤلف ) .