خط مقیاس

لغت نامه دهخدا

خط مقیاس. [ خ َطْ طِ م ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خط تعیین درجه. || خطی که بدان اندازه چیزی را معین کنند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

خط تعیین درجه یا خطی که بدان اندازه چیزی را معین کنند .

مترادف ها

scale (اسم)
درجه، تناسب، وزن، ترازو، نسبت، اندازه، معیار، پوسته، مقیاس، پله، فلس، گام، کفه ترازو، مقیاس نقشه، خط مقیاس، هر چیز مدرج، وسیله سنجش، هر چیز پله پله، اعداد روی درجه گرما سنج و غیره، پولک یا پوسته بدن جانور

فارسی به عربی

مقیاس

پیشنهاد کاربران

بپرس