دیکشنری
مترجم
بپرس
خط فاصل
معنی انگلیسی
:
borderline
,
demarcation
,
demarkation
,
line of demarcation
دنبال کنید
مترادف ها
frontier
(اسم)
مرز، سرحد، خط سرحدی، خط فاصل، صف جلو لشکر
demarcation line
(اسم)
سرحد، خط فاصل
فارسی به عربی
حدود
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها