خط عسلی

لغت نامه دهخدا

خط عسلی. [ خ َطْ طِ ع َ س َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از خط میگون. خط شهابی. خط الماسی. ( آنندراج ) :
لعل تو ز طبله شهد بر گوشه کشید
خط عسلی است گرد رخ گشته پدید
یا عکس شفق بدامن صبح فتاد
یا پرتو خورشید بخورشید تنید.
نظیری نیشابوری ( از آنندراج ).
اگرچه بود گلوسوز آن لب شیرین
شد از خط عسلی بیشتر حلاوت او.
صائب ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

کنایه از خط میگون خط شهابی

پیشنهاد کاربران

بپرس