خط سیر

معنی انگلیسی:

beat, circuit, line, path, track

فرهنگستان زبان و ادب

[حمل ونقل هوایی] ← خط سیر پرواز

مسیر

direction (اسم)

طرف، مدیریت، جهت، رهبری، سمت، دستور، قانون شرع، قانون کلی، هدایت، مسیر، خط سیر، سو، اداره جهت، راه مسیر

route (اسم)

طرف، راه، سمت، جاده، مسیر، خط سیر، جریان معمولی

course (اسم)

جریان، دوره، جهت، سمت، مسیر، روش، اصول، در طی، خط سیر، خط مشی، بخشی از غذا، اموزه، اموزگان

duct (اسم)

مجرا، خط سیر، مجرای لنف، لوله کوچک

pathway (اسم)

گذرگاه، جاده، خط سیر، جاده پیاده رو

rake (اسم)

هرزه، شکاف، چنگال، چنگک، شیار، خط سیر، فاجر، شیب، جای پا، شن کش

trajectory (اسم)

خط سیر

itinerary (اسم)

مسیر، خط سیر، برنامه سفر، سفرنامه

خلیع , طریق , مخطط الرحلة , مسار

خط سیر یا خط روند، راستای حرکت چیزی.
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است:
دگ ویهار deg vihār ( بلوچی با سنسکریت: vihāra )