خط بسر خویش دادن. [ خ َ ب ِ س َ رِ خوی / خی دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از حجت به قتل خویش دادن. ( آنندراج ) : از بحر گفت بخامه نمها دادندجانی بورقها ز رقمها دادندتا بر خط دیگران دگر سر ننهندخطی بسر خویش قلمها دادند.ظهوری ( از آنندراج ).